آسمان من
کمک
نمی دانم چرا هر چه عاشق و عاشقتر می شوم....
ترسوتر و ترسوتر هم می شوم......
شاید دلیلش ترس از روزیست که تو را از دست بدهم.......
ترس از زمانیست که برایت بهترین نباشم.......
ترس از لحظه ایست که دیگر دوستم نداشته باشی......
دیدی ترسم الکی نبود ... دیدی رسیدم به روزی که دیگه دوسم نداری
خدا نمیتونم تحمل کنم اخه چرا؟؟؟؟؟ خسته شدم از این سکوت لعنتی
نظرات شما عزیزان:
نوشته شده در سه شنبه 19 آذر 1392برچسب:, ساعت
19:46 توسط zahra| نظر بدهيد
آخرين مطالب
قالب برای بلاگ |